شاید از خدمت من خیلی فرصت هست که از خدمت مقدس سربازی ترخیص شده ام . اما خب دوست داشتم همیشه یک برگ خاطرات از خدمت سربازی بنویسم .. تا شما هم استفاده کنید ... اما هرگز این فرصت پیش نیامده ... اما حالا در این پست از وبلاگم می خواهم به سربازی بپردازم ... آنهایی که الان در سربازی تشریف دارند شاید میشه گفت به من می گویند نوسترآداموس .. اما اینها تنها تجربست و بس ..
برای اینکه برای برخی از عزیزان شاید خوش آیند نباشه و بگویند خب چکار کنیم رفتی سربازی و ... مطلب را اینجا قرار ندادم . از طرفی هم طولانی بودن بیبش از حد متن مرا وا داشت که به بخش ادامه مطلب ببرمش.
عزیزانی که دوست دارند بخوانند منت سر بنده گذاشته و به ادامه مطلب بروند .. شاید چیزهای جالبی یافتند.. عزیزانی هم که دوست ندارند جاشون بالای سر بنده است ... و مرسی که بی تعارف وقتشان را تلف نمی کنند و نخواندند .. چه بخوانید و چه نخوانید برایم عزیز هستید .. اما داستان جالبی است..